از آنجایی که موضوع هنر مسئله مهمی نه تنها در گذشته جوامع بشری بلکه بسیار پیچیده تر در فرهنگ امروزی است، پرداختن به ماهیت هنر و ارزش های آن امریضروری است. هر چند تا کنون تعریف جامعی از هنر و اثر گذاری آن بر جامعه بشری داده نشده، اما کسی نمی تواند منکر اهمیت آن شود.
نظریه های مختلفی در طول این سال ها مطرح شده است – لذت ، زیبایی یا تحریک احساسات – اما ، همانطور که فیلسوف گوردون گراهام می نویسد
بنابراین گراهام پیشنهاد می کند که :
به گفته کریستف بامبرگر:
ما آثار هنری خاصی را به دلیل عمق و ظرافت آنها ، به دلیل بینش هایی که ارائه می دهند یا اینکه چگونه باعث می شوند ما جهان را دوباره ببینیم ستایش می کنیم وما فکر می کنیم این ویژگی ها از نظر هنری مرتبط هستند.
ما از آثار دیگر به دلیل ریزبینی ، سطحی بودن یا احساس گرایی آنها انتقاد می کنیم و آنها را نقص هنری می دانیم. اینها ارزیابی های هنری هستند که به نظر میرسد یا وابسته به ارزیابی های شناختی هستند.
“آثار هنری می توانند توانایی های شناختی عمومی ما در استدلال ، احساسات ، ادراک ، تخیل ، حافظه و غیره را تقویت یا اصلاح کنند.”
ارزش مربوط به سبک یا تاریکی هر رنگ است، اما اهمیت آن در کار با رنگی غیر از سیاه و سفید، سفید و سیاه دانه قابل مشاهده است. برای یک نمونه عالی از ارزشدر عمل، به یک عکس سیاه و سفید فکر کنید. شما به راحتی می توانید تجسم کنید که چگونه تغییرات بی نهایت خاکستری هواپیما و بافت را نشان می دهد.
ارزش همچنین می تواند به اهمیت احساس، فرهنگی، روحی یا زیبایی شناختی یک کار اشاره کند. بر خلاف نوردهی، این نوع ارزش را نمی توان اندازه گیری کرد.
مصر، یونان، پرو و دیگر کشورها به دنبال بازگشت به آثار هنری قابل توجه فرهنگی هستند که در قرن های پیش از میلاد فروخته شده اند. بسیاری از مادران، قطعاتزیادی از هنر یخچال دار را به دقت حفظ کرده اند، زیرا ارزش عاطفی آنها غیر قابل شمارش است.
ارزش علاوه بر این می تواند به ارزش پولی مرتبط با هر اثر هنری مربوط باشد.
ما از ضرورت پرداخت برای اندازه یا موقعیت املاک آگاه هستیم اما اغلب هیچ معیاری برای قضاوت در خصوص یک اثر هنری نداریم. ما برای چیزهایی پول پرداختمیکنیم که بشود آنها را راند، مصرف کرد و پوشید و معتقدیم توانایی تجربی در قضاوت کیفیت و ارزش تجاری آنها را داریم. اهمیتی ندارد که این اجناس چقدر لوکسباشند، چنین چیزهایی نیازهای اولیه بشر را برای غذا، پوشاک، حمل و نقل و سرپناه برآورده میکنند.
ارزش هنر، همانند اجناس و خدمات بهطور کلی از ارتباط میان عرضه و تقاضا در بازار نشات میگیرد.
ما در حال ایجاد یک جامعه جدید از تمرین هستیم که شامل هنرمندان و محققان هنری ، دانشمندان ، فیلسوفان و الهیات شناسی است که علاقه ما به آزمایش شناختشناسی زیبایی شناختی است و از طریق تعامل منظم و توسعه منابع مشترک پیشرفت می کنند.