Realistic oil painting of a path in the forest
این راهنما مقدمه ای برای نقاشی هنرهای زیبا ، به سبک واقع گرایانه است.
واقع گرایی همه چیز در مورد دقت است. مهمترین عوامل عبارتند از دقت ساختار و دقت در مقادیر روشنایی. وقتی این دو عامل را به درستی بشناسید ، درصد موفقیت 100 درصدی خواهید داشت.
با دانش و تجربه می توانیم هر سبکی (پرتره ، طبیعت بی جان ، منظره و غیره) و هر نوع بافت (شیشه ، فلز ، مو ، پارچه و …) را نقاشی کنیم.
استفاده از راهنمای طراحی
مزیت یادگیری نقاشی قبل از (یا در کنار) آموزش نقاشی ، درک اهمیت دقت ، ارزش روشنایی ، لبه ها و تغییرات است.
مهم:
دقیق بودن در طرح اولیه بسیار مهم است. دقت مترادف شباهت است ، به این معنی که نتیجه چقدر معتبر به نظر می رسد.
بنابراین ، توجه به اشکال ، تناسبات و آناتومی مهم است.
2. ارزش های روشنایی
ارزش روشنایی میزان تاریکی یا روشن بودن هر قسمت از نقاشی است.
با استفاده از مقادیر تاریک و روشن ، می توان یک توهم سه بعدی را بر روی سطح دو بعدی ایجاد کرد ، بنابراین عمق (توهم) در یک نقاشی ایجاد می شود.
هرچه میزان روشنایی دقیق تر باشد ، سطح واقع گرایی افزایش می یابد. بنابراین ، دقت در مقادیر روشنایی بسیار مهم است!
مشاهده تفاوت ارزشها در یک نقاشی یا نقاشی تک رنگ پیچیده تر نیست. با رنگ ها ، کمی چالش برانگیزتر است.
راه درک و بکارگیری ارزشها ابتدا درک اهمیت آنهاست.
سپس ، مشاهده ان است. به این معنا که به هر قسمتی از یک جسم یا سطح نگاه کنید ، سعی کنید میزان تاریکی یا روشن بودن آن را تعیین کنید.
یکی از راه های تعیین ارزش یک شی این است که برای از دست دادن تمرکز ، کمی پلک بزنید یا چشم ها را کمی ببندید.
در حالی که فوکوس خارج است ، بافت یک جسم کمتر قابل توجه می شود و تشخیص میزان روشنایی آن آسان تر است.
با چشمان بسته تا حدودی ، می توانید نقاشی خود را با شی یا تصویری که سعی می کنید ترسیم کنید مقایسه کنید و ببینید کدام تیره تر یا روشن تر است.
نکته:
هنگام نقاشی با مداد گرافیتی فقط یک رنگ (خاکستری) وجود دارد ، بنابراین تمرکز بر روی مقادیر روشنایی است.
بنابراین ، نقاشی پایه خوبی برای یادگیری نقاشی است.
3. کنتراست
کنتراست در مقادیر روشنایی مهم است. اگر قسمت های تیره یک نقاشی به اندازه کافی تاریک نباشند یا قسمت های روشن به اندازه کافی روشن نباشند ، نقاشی صاف یا کسل کننده به نظر می رسد.
وقتی کنتراست کافی وجود داشته باشد ، به این معنی که مقدار زیادی از روشنایی ، از سایه های عمیق گرفته تا برجسته های روشن ، عمق بیشتری برای نقاشی خواهد داشت.
4. خطوط
هیچ خطی در طبیعت وجود ندارد!
در گذشته ، زمانی که قوانین دیدگاه هنوز به طور کامل درک نشده بود ، از خطوط کانتور برای ترسیم اشیاء و شکل ها استفاده گسترده ای می شد.
بر خلاف طراحی کارتونی و کمیک ، که با ترسیم خطوط اصلی مشخص می شود ، هنگام نقاشی رئالیسم ، اشیاء نقاشی شده خط ندارند.
هر قسمت ، ناحیه یا سطحی روی یک شیء به پایان می رسد. جایی که یک شی یا قسمتی از یک شی پایان می یابد ، لبه آن است.
لبه ها می توانند تیز یا نرم باشند. وقتی یک شی یا یک شکل دارای لبه نرم باشد ، کمتر تیز و خارج از تمرکز به نظر می رسد.
اجسام نرم مانند مو ، خز ، پارچه و … دارای لبه های نرم هستند.
سایه ها دارای لبه های نرم هستند. نور در امواج حرکت می کند ، بنابراین سایه نمی تواند کاملاً تیز باشد.
در نقاشی های منظره و مطابق با قوانین چشم انداز جوی ، هرچه فاصله یک جسم بیشتر باشد ، وضوح آن کمتر است ، یعنی در فوکوس نیست و بنابراین لبه های آن نرم تر خواهد بود.
5. انتقال
انتقال در یک نقاشی تغییراتی است که در یک شیء یا یک سطح وجود دارد.
انواع مختلفی از انتقال وجود دارد. برخی از انواع رایج عبارتند از:
* انتقال ارزش ، از تاریکی به روشن.
* تغییر رنگ یا سایه ، از یک رنگ به رنگ دیگر.
* تغییر دما ، از رنگهای گرم به رنگهای سرد.
* انتقال در بافت ، از سطح نرم به سطح خشن.
* انتقال در لبه ها ، از تیز به تار.
به عنوان مثال ، تغییر شدید در میزان روشنایی باعث ایجاد لبه های تیز و زاویه تیز می شود. در مقابل ، گذار تدریجی در مقادیر روشنایی باعث ایجاد لبه نرم و اجسام محدب می شود:
هر قسمت از یک جسم یا یک سطح با هر منبع نوری روابط متفاوتی خواهد داشت.
بنابراین ، برخی از قسمتهای کاشی به منبع نوری نزدیک تر خواهند بود ، یا در زاویه ای متفاوت ، به این معنی که همیشه تغییرات وجود خواهد داشت.
گاهی اوقات تغییرات به دلیل بازتابی مانند بازتاب آسمان صورت می گیرد.
انتقال به دلیل بازتاب
هنگام نقاشی ، تغییر در تغییرات مهمتر است زیرا معمولاً بخش کوچکی از بوم نشان دهنده یک منطقه بسیار بزرگتر در واقعیت است ، به ویژه در نقاشی های منظره.
بنابراین ، برای ایجاد یک سطح صاف و غیر طبیعی ، به تغییرات توجه کنید.
انتقال رنگها در آسمان: از آبی مایل به سبز در سمت چپ ، به آبی ارغوانی به راست
6. دمای رنگ
هنگام استفاده از رنگ ها ، دمای رنگ اهمیت دارد.
درجه حرارت این است که رنگهای سرد یا گرم هستند.
* بنفش ، آبی و سبز رنگهای سرد هستند. آنها چیزهای سردی مانند اقیانوس را به ذهن می آورند.
* قرمز ، نارنجی و زرد رنگهای گرم هستند. آنها چیزهای داغ مانند آتش یا خورشید را به ذهن می آورند.
رنگ سرد یا گرم می تواند گرمتر یا سردتر باشد.
به عنوان مثال ، زرد کادمیوم زرد گرم است زیرا زرد نارنجی است.
از طرف دیگر زرد لیمویی ، زردی سردتر است زیرا زرد مایل به سبز است. هنوز زرد است و بنابراین یک رنگ گرم ، کمی سردتر است.
در حقیقت ، مسئله روشنایی پیچیده است. به عنوان مثال ، نور گرم خورشید مناطق گرم ایجاد می کند ، اما مناطق سایه دار توسط آسمان ، که منبع نور ثانویه است ، روشن می شود.
در یک روز روشن ، هنگامی که آسمان آبی است ، سایه سرد ، کمی بنفش یا آبی خواهد بود.
از طرف دیگر ، هنگام غروب آفتاب ، وقتی آسمان گرم است ، مانند صورتی یا نارنجی ، سایه نیز گرم خواهد شد.
دلیل آن نقش آسمان به عنوان منبع نوری ثانویه است که تابش پراکنده آسمان ، یعنی نور پراکنده را فراهم می کند.
بنابراین ، در یک روز روشن ، به دلیل تأثیر چشم انداز جوی و آسمان آبی ، مناطق دور یک نقاشی سردتر خواهد بود (زیرا بین آنها و ناظر ذرات جو بیشتر است) ، و مناطق نزدیک رنگهای گرم تری خواهند داشت. .
با وجود نور گرم خورشید ، سایه به دلیل آسمان خنک (بنفش) خواهد بود
در نورپردازی داخلی ، چندین منبع نور مصنوعی (سرد ، گرم یا ترکیبی از هر دو) ، از جمله نور خنک آسمان (یا نور مستقیم خورشید گرم) و بازتاب از محیط اطراف مانند رنگ دیوارها و غیره وجود دارد.
آیا می توانید دمای رنگ روی دیوار را ببینید؟
برای دستیابی به نتایج واقعی ، ما باید چشم های خود را آموزش دهیم تا متوجه دمای رنگ شوند.
در مثال بعدی ، قسمت بالای دیوار به دلیل نور مصنوعی گرم و بازتاب ها دارای رنگ گرم است. قسمت پایینی دیوار نور مستقیم خنک را از آسمان (از طریق پنجره) دریافت می کند.
7. رنگ ها
هر جسم از رنگدانه های خاصی ساخته شده است ، بنابراین با یک رنگ منحصر به فرد مشخص می شود.
رنگ به عنوان اثر انگشت جسم عمل می کند.
برای دقت در انتخاب رنگ ها ، ما باید بر مهارت ترکیب رنگ تسلط داشته باشیم و روابط درون چرخه رنگ را درک کنیم.
رنگها در طول روز بسته به نور ، شرایط آب و هوایی و عوامل دیگر تغییر می کنند ، با این حال هر شی دارای ویژگی های رنگی است که توسط رنگدانه هایی که از آنها ساخته شده است تعیین می شود.
در برخی موارد ، تا زمانی که مقادیر دقیق هستند ، نادرستی در اختلاط رنگها مهم نیست ، اما عدم دقت در مقادیر نتایج غیر واقعی ایجاد می کند.
برای تعریف دقیق رنگی که می خواهیم استفاده کنیم ، باید به 3ویژگی رنگ توجه کنیم:
* رنگ
* مقادیر روشنایی
* درجه حرارت
8. میزان خلوص رنگ
خلوص رنگ به این معنی است که سایه خاصی از رنگ چقدر تیز و غنی است ، یا چقدر کسل کننده و خاکستری است.
بدون هیچ رنگی ، رنگ خاکستری خواهد بود. در مقابل ، رنگ خالص ، یعنی حداکثر اشباع ، با استفاده از یک طول موج واحد مانند پرتو لیزر ایجاد می شود.
بنابراین ، خلوص رنگ توسط انواع طول موج های تشکیل دهنده رنگ و شدت نسبی آنها تعیین می شود.
افزودن رنگهای سفید ، سیاه ، خاکستری یا قهوه ای به سایه خاصی به کاهش اشباع آن در صورت نیاز کمک می کند.
در طبیعت ، رنگها تا حدودی خاکستری هستند. افزودن کمی رنگ متضاد در چرخه رنگ به هر رنگی باعث اشباع کمتر آن می شود.
با تجربه در ترکیب رنگ ، به راحتی می توان متوجه شد که هر قسمت از یک شیء چقدر اشباع شده است.
یادگیری:
حرفه خود را بشناسید ، دائما تحقیق کنید و همیشه دلیل آن را بپرسید!
اگر بعد از مدت ها نقاش بودن متوجه شدید که هنر شما همچنان یکسان است و احساس نمی کنید در سطحی است که آرزو دارید ، پاسخ در یادگیری نهفته است.
یک مربی خوب پیدا کنید ، آنلاین تحقیق کنید ، کتاب بخرید و به کلاس یا دوره ای که بسیار مورد توجه است بپیوندید.
کتابهای نقاشی توصیه می شود
یادگیری تکنیک نقاشی یک شی خاص اشتباه است. اگر نقاشی یک درخت خاص را یاد بگیرید ، اگر بخواهید نوع دیگری از درخت را نقاشی کنید ، چه اتفاقی می افتد؟
هنگام یادگیری روش صحیح ، یاد می گیرید که همه چیز را نقاشی کنید.
برای شروع ، روی دقت فرم و مقادیر روشنایی صحیح تمرکز کنید. وقتی این کار را به درستی انجام دهید ، نتیجه رضایت بخشی خواهید داشت.
فراموش نکنید که خطوط را از نقاشی خود کنار بگذارید. از آنها فقط به عنوان دستورالعمل برای ترسیم فرم خود استفاده کنید.
تمرین:
میزان ساعاتی که برای صنایع دستی خود صرف می کنید ، بدون شک مهمترین عامل است. هرچه بیشتر تمرین کنید هنر شما بهتر خواهد بود.
معمولاً تسلط بر هر کاردستی سالها طول می کشد. هیچ راه میانبری وجود ندارد ، اما اگر با یادگیری ترکیب نشود ، روند طولانی تر خواهد شد.
علاوه بر این ، هنگام تمرین ، چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت ، حتی گاهی به طور تصادفی. یا همانطور که باب راس می گفت: “ما اشتباه نمی کنیم ، ما فقط تصادفات شادی داریم”.
شور:
هنگامی که تمایل شدید به نقاشی دارید ، زمان تمرین را پیدا خواهید کرد ، مشتاق یادگیری خواهید بود و جهان را در چشم نقاش شروع خواهید کرد.
برای الهام گرفتن از نقاشان موفق دیگر دیدن کنید. هنرمندانی را که دوست دارید آنلاین پیدا کنید یا آنها را در شبکه اجتماعی مورد علاقه خود دنبال کنید.
تماشای هنر زیبا به شما این اشتها را می دهد که شاهکار خود را بسازید. اگر آنها می توانند ، شما نیز می توانید!
شخصیت:
شخصیت شما سبک شما را تعیین می کند.
برخی از افراد این ویژگی را دارند که ساعت ها و ساعت ها روزانه نقاشی می کنند یا نقاشی می کنند و به جزئیات کوچک توجه می کنند.
دیگران بیشتر به تصویر بزرگ (به عنوان مثال ترکیب بندی) یا به سبک شل علاقه دارند.
همه ما شخصیت خود را داریم و یک عمر تأثیر می گذاریم. از آنجا که هر یک از ما منحصر به فرد هستیم ، نحوه نقاشی و موضوعاتی که برای نقاشی انتخاب می کنیم مختص ماست.
نکات نقاشی
آنچه را که می بینید نقاشی کنید ، نه آنچه را که می دانید.
برای شروع سعی کنید بر آنچه می بینید تمرکز کنید. در مثال بعدی ، می دانیم که بالای یک استوانه گرد است.
وقتی از منظر جانبی به آن نگاه می کنیم ، آنچه را که می دانیم نقاشی نمی کنیم ، بلکه آنچه را که می بینیم ، نقاشی می کنیم ، به معنی بیضی (دایره کوتاه شده).
اگر مشاهده دقیق برای شما دشوار است ، سعی کنید هنگام مشاهده یک شیء یا صحنه یک چشم خود را ببندید.
جهان دو بعدی است.
در واقع ، جهان سه بعدی است ، اما ما روی یک سطح دو بعدی مانند کاغذ یا بوم نقاشی می کنیم و نقاشی می کنیم.
بنابراین ، ما باید عادت کنیم که به جهان به صورت دو بعدی نگاه کنیم.
به عنوان مثال ، ما می دانیم قسمت بالای جعبه دارای عمق است ، اما آن را نادیده می گیریم و فقط به دنبال زاویه هستیم ، زیرا سطح ما دو بعدی است.