معرفی سبک های مختلف نقاشی
1- رئالیسم «واقع گرایی»
2- امپرسیونیسم «برداشت گرایی»
3- پست امپرسیونیسم
4- نئو امپرسیونیسم
5- اکسپرسیونیسم
6- اکسپرسیونیسم انتزاعی
7- کوبیسم «حجم گری»
8- فوتوریسم
9- ورتیسیسم
10- رومانتیسیسم
رئال یعنی واقعی و رئالیسم بـه معنی واقعی گری و حقیقت گرایی نوعی گرایش هنری اسـت کـه اشیاء و موجودات را آنگونه کـه هستند زشت را زشت و زیبا را زیباترسیم می نمایند. سبک نقاشی رئالیسم نقطه مقابل سبک رومانتیک قرار دارد.
سعی هنرمند نقاش رئالیسم دراین اسـت کـه موضوعات منتخب را بدون کم و کاست وشیرین کاری و عوام فریبانه شدن طرح در ذهن بیننده، ترسیم کند و تخیلاتغیرواقعی نیافریند و شعار ندهد. مبنای کار آنان صادقانه نگری و صادقانه اندیشیدن اسـت. معروف ترین و اصلی ترین هنرمند سبک رئال، گوستاو کوربه، نقاشفرانسوی بود. کوربه میگوید هدفم این بوده اسـت کـه بتوانم رسوم، اندیشه ها و ظواهر را آن چنان کـه بـه چشم میبینم شبیه سازی کنم.
شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود کـه بـه زودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی اسـت بر نشان دادن دریافت وبرداشت مستقیم هنرمند از دیدههاي زودگذر با بکار بردن لخته رنگهاي تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزشهاي نور خورشید. دراین روش اصول مکتبی طراحیدقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی « پرسپکتیو » فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمی شود.
جنبش هنری گستردهاي بود شامل مجموعهاي از گروهها و سبکهاي نقاشی کـه یا در امتداد دریافتگری و یا بـهعنوان واکنشی در برابر آن، بـهوجود آمده بودند. نبیها،ترکیبگری،مجزاگری،نئودریافتگری از جمله گروهها و سبکهاي این جنبش میباشند.
اصطلاح پستامپرسیونیست اولین بار توسط راجر فرای نقاش و منتقد بریتانیایی در عنوان نمایشگاهی بـهکار گرفته شد.
هنرمندان پست امپرسیونیسم از ضرب قلمهاي تند و یک نوع تخلیه هیجانی در آثارشان استفاده می کنند. این دوره را راه گشای تحولات نقاشی قرن بیستم میدانند. شیوه پست امپرسیونیسمها فردی تر از امپرسیونیسمها میباشد. موضوع آثار انها همواره از طبیعت اخذ شده بود. برخورد انها با طبیعت بـه گونهاي تحلیل ساختاریاسـت
جنبشی در نقاشی فرانسوی بود کـه هم ادامهدهندهٔ دریافتگری «امپرسیونیسم» بودو هم واکنشی در برابر آن. اصطلاح نئو امپرسیونیسم را فلکس فنئون منتقدفرانسوی درسال ۱۸۸۷ برای این جنبش وضع کرد. این جنبش کـه یکی از جنبشهاي پسادریافتگری اسـت مانند دریافتگری دلمشغول بازنمایی رنگ و نور بود، ولیبرخلاف دریافتگری میکوشید کـه آنرا بر مبانی علمی استوار کند.
فرا واقعگرایی یا سوررئالیسم «بـه انگلیسی: Surrealism» یکی از جنبشهاي هنری قرن بیستم اسـت. سوررئالیسم بـه معنی گرایش بـه ماورای واقعیت یا واقعیت برتراسـت. زمانی کـه دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن بـه دور آندره برتون کـه خود نیز زمانی از دادائیستها بود گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را پی ریزیکردن
نام یک مکتب هنری اسـت. در آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگی بر ضد رئالیسم و امپرسیونیسم پا گرفت کـه آرامآرام مکتب «اکسپرسیونیسم» از دل آن بیرون آمد. واژهٔاکسپرسیونیسم برای اولین بار در تعریف عده اي از نقاشیهاي «اگوست اروه» بکار رفته اسـت. اکسپرسیونیسم جنبشی در ادبیات بود، کـه نخست در کشور آلمانشکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر، مخصوصاً عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود.
این هنرمندان برای رسیدن بـه اهداف خود رنگهاي تند و مهیج و ضربات مکرر و هیجان زده ي قلم مو و شکلهاي اعوجاج یافته و خارج از چارچوب رابا اینجادژرفانمایی و بدون هیچ گونه سامانی ایجاد میکردند و هر عنصری راکه آرامش بخش و چشم نواز بود از کار خود خارج می کردند.
شیوه ي هنری نوینی اسـت کـه از دهه ي 1940 در نیویورک، متأثر از دو شیوهٔ هیجان نمایی «اکسپرسیونیسم» و فرا واقع گرایی « سور ئالیسم » پا گرفت دراین طرزبیان تلاش میشود تا شکل وفضا از قید بازنمایی عینی وسنتی رها شود. بدلیل گرد هم آمدن هنرمندان این مکتب در شهر نیویورک هیجان نمایی انتزاعی گاه باعنوانمکتب نیویورک نیز شناخته می شود.
در لغت کوبیسم بـه معنای مکعب گری اسـت و بـه شیوه ي از نقاشی گفته می شود کـه درسال 1907 پیکاسوی اسپانیایی و براک مطرح کردند. طبق معمول هنرشناسان سزان را پدر کوبیسم دانسته اند و معنقدند کـه یکی از عوامل بوجود آمدن این سبک جمله ي مشهور سزان اسـت باید همه ی ي مشهودات رابه واسطه ي حجمهاي هندسی منظم چون استوانه وکره و مخروط رابه تصویر در آورد.
فوتوریسم یا آینده گری یکی از جنبشهاي هنری اوایل قرن بیستم بود. مرکز این جنبش در ایتالیا بودو درکشورهای دیگر از جمله روسیه نیز فعالیت داشتند.فوتوریستها در تعداد زیادی از زمینه ها مانند ادبیات، نقاشی، عکاسی، مجسمه سازی، سفال گری، تئاتر، موسیقی، معماری و حتی آشپزی فعالیت داشته اند. فیلیپو تومازومارینتی با انتشار بیانیه ي فوتوریسم درسال 1909 در روزنامه فیگارو فعالیت جنبش را رسماً آغاز کرد.
ورتیسیسم یا دوران گری یک جنبش هنری کوتاه مدت بود کـه در اوایل قرن بیستم در بریتانیا و تحت تأثیر حجمگرایی و آیندهگری بـهوجود آمد. نام ورتیسیسم را ازراپاوند درسال 1913 بـه این جنبش داد، اما مهمترین هنرمند این جنبش ویندهم لوئیس بود کـه از یکسال قبل نیز بـه این سبک نقاشی می کرد. اگر چـه دورانگری ازدرون حجمگری درمیآمد، اما بـه پویایی و دیگر ملاک هاي آیندهگری نزدیک تر بود.
رمانتیسیسم یا رُمانتیسم یا رمانتیسیزم عصری از تاریخ فرهنگ درغرب اروپا اسـت، کـه بیشتر در آثار هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد. هنرمندانرمانتیک آزاد از چهارچوب هاي تصویرگریهای سنتی، بـه تحقق بخشیدن ایدههاي شخصی خود پرداختند. رمانتیسیسم را همان طور کـه از نامش پیداست، باید نوعیواکنش احساسی در برابر خرد محوری بـهشمار آورد.